کلاب موویز

کمیسر “اونم اوزاولکو” که به همراه تیمش درباره جنایات علیه زنان تجسس می‌کنند، رئیس بخش جنایات ویژه می‌شود.. بزرگ‌ترین سختی‌ای که اوزاولکو – که برای حل پرونده‌های جنایی معمایی در رابطه با زنان، به همراه تیمش کار می‌کند – طی این مدت با آن مواجه می‌شود، بیشتر از اینکه پرونده‌هایی که در دست دارد باشند، مردانی هستند که با پیش‌داوری به این جنایات نگاه می‌کنند…

خانواده ی معمار اوکتای اویسال از همسرش، دو فرزندش و پدرش تشکیل میشد. اوکتای پنهانی شروع میکند به یه زندگی پانک(آزادانه و بی قانون) ولی همزمان با اوکتای خونوادش هم دنبال تشکیل دنیایی برای خودشون بودن. خانواده ی اویسال ها خانه ای پر از دروغ داشتند. امکان دارد که انسان بتواند در مقابل خانواده اش خودش باشد یا هر انسانی به یه زندگی دوم نیاز دارد.

“فیروزه”، سیندرلای مدرن است! خانمی جوان‌، عاقل و مصمم که هم مشغول به تحصیل است و هم شاغل. پس از گذراندن دوران کودکی‌ای سخت، به همراه برادرانش با “بابا محسن” که آن‌ها را به فرزندی گرفته، زندگی آرامی را می‌گذراند. تا وقتی که با “کاعان” آشنا می‌شود! داستان عاشقانه‌ای ظریف همانند گلدوزی شدن اولین حرف اسم روی دستمال پارچه‌ای، تبدیل به گردبادی می‌شود که همراه با او تمام عزیزانش را نیز در بر می‌گیرد. از دنیای امن مردان خانواده‌اش که او را دوست دارند و مراقبش هستند شروع به کشیده شدن به سمت جهان تاریک کاعان می‌کند…

مرت، بهار،‌ هاله و اِگه که دانشجویان حقوق هستند، بعد از طی مراحل سختی موفق میشن در شرکت حقوقیِ وکیل معروف ینر تان و همسرش تولین تان شروع به کارآموزی کنند. اونا باید در طی دوره کارآموزی از دردسر دوری کنند ولی زندگی اونا رو به شکل های مختلفی مورد آزمایش قرار میده…

آدا،‌ لیلا و سوگی که در دوران دانشگاه با هم آشنا شدن، سال هاست که یه رابطه ی دوستی خیلی زیبا دارند. آدا یه جراح موفقه، سوگی یه وکیل ایدئالیست و لیلا حرفه ای برای خودش انتخاب نکرده. سوگی سال هاست دچار بیماری سرطان شده و درست در زمانی که بیماریش بدتر شد، در مورد یک روش درمانی غیر متعارف چیزهایی میشنوه و راهی آیوالیک میشه و دوستانش اونو تنها نمیذارن و باهاش میرن و این سفر زندگی همشونو تغییر میده و با گذشته هاشون روبرو میشن…

ناز به تازگی از آکادمی پلیس فارغ التحصیل شده است و با مادر و عمویش زندگی می کند. نیروی پلیس، پس از اقدامات یک رئیس مافیا به نام طارق کوشو اوعلو تصمیم می گیرد از ناز و افسر پلیس بی کله پامیر برای یک ماموریت مخفیانه استفاده کند. پامیر و ناز مانند یک زوج تازه ازدواج کرده با نام های جدید “لونت و یاز” در خانه خانواده مافیایی نقل مکان می کنند تا اعتماد رئیس مافیا را به خود جلب کنند. باید دید این دو پلیسی که اصلا از هم خوششون نمیاد و حتی دلشون نمیخواد بخاطر مأموریت هم کنار هم باشن، چجوری این ماموریت مخفیانه را انجام می دهند.

بلگین و برنا دو زن ۴۰ ساله‌اند که مخالف قوانینی هستند که توسط جامعه و مردان تحمیل شده‌اند. این دو زن که زندگی‌‌های متفاوتی در دو محیط مختلف دارند اما باید با مشکلات مشابهی مجادله کنند، در جست‌و‌جوی آزادی و برابری هستند.

رویاها و واقعیت‌ها درباره‌ی چهار زن جوان است که در محله‌ای معمولی زندگی می‌کنند و در تلاش اند رویاهای خود را حقیقی کنند. این سریال که محوریت اصلی آن مجادله‌ی بی‌پایان میان حقایق زندگی است، با شخصیت‌های تاثیرگذارش به بینندگان وعده‌ی داستانی پرهیجان را می‌دهد…

“عمر عارف درمان” یک قاضی موفق، صادق، عادل و باوجدان است که همیشه توسط اطرافیانش مورد احترام و علاقه قرار گرفته است. پسرش “اوزان” در سالگرد مرگ مادرش تصادف می‌کند. مرد جوانی که با خودروی اوزان تصادف کرده بود با وجود تمام تلاش‌های او در صحنه حادثه می‌میرد. اوزان که با وحشت و ترس صحنه تصادف را ترک می‌کند، به خانه برمی‌گردد و تمام ماجرا را برای پدرش تعریف می‌کند. عمر عارف به اداره پلیس می‌رود تا پسرش را با دستان خود به دست عدالت بسپارد، اما در آنجا با غافلگیری بدی روبرو می‌شود. فردی که توسط اوزان کشته شده، پسر “عازم دمیرکیران” یکی از تاجران معروف و رئیس سازمان جنایی ترکیه است. این مرد به ظلم و بی‌رحمی خود مشهور است. همسرش “زمرد دمیرکیران” می‌خواهد هر چه زودتر قاتل پسرشان را پیدا کنند و هر دو قسم می‌خورند که انتقام بگیرند. عمر عارف که در طول زندگی خود سعی کرده تصمیمات درست و منصفانه بگیرد، اکنون باید بر وجدان کاری خود چشم بپوشد تا از پسرش به عنوان یک پدر محافظت کند. قاضی سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش را این بار برای پسرش خواهد گرفت! بدون دانستن اینکه روز به روز در مرداب کثیفی فرو خواهد رفت که بیرون آمدن از آن دشوار است…

زیرنویس چسبیده قسمت 11 (آخر) اضافه شد