کلاب موویز

این سریال درباره زندگی زنی است به نام ماریانا اندراده کــه هــمـه آرزوهایش در زندگی بر آورده شده است…. او همسری عالی و دختری زیبا دارد ناگهان در شب سالگرد ازدواجش زندگی او زیر و رو می شود و او متوجه می شود که دختر خاله اش سارا، با شوهر او در ارتباط است . ماریانا در حالی که از این رفتار شوهرش شوکه شدهاست، از جشن با ماشین فرار میکند و با زنی به نام انالیا که در واقع یک پلیس مخفی است و توسط دختر خاله اش ورئیس یک باند بزرگ قاچاق مواد به نام ریکی مونتانا مامور شـده است تا ماریانا را از بین ببرد ، برخورد که …

پس از قتل فجیع خانواده افسر نیروی دریایی، فرانک کسل، او تصمیم می گیرد تا من بعد خود را وقف مردم و مبارزه با جرم و جنایت بکند. او اکنون به پانیشر یعنی مجازاتگر معروف شده که کابوس افراد خلافکار و مجرم نیز هست...

سریال داستان یک خانواده ایتالیایی است که در نیو جرسی زندگی میکنند که به فعالیت های مافیایی مشغولند. تونی سوپرانو به عنوان رییس گروه مافیایی انتخاب می شود . شخصیت او در خانه پدری است عاطفی و مهربان و دلسوز و در بیرون از خانه یک جنایتکار و بیماری روانی است.

داستان قتل دختری جوان به نام رزی لارسن است که در سیاتل رخ داده است و گروهی از پلیسان به تحقیق در خصوص این قتل مشغول شده اند و به دنبال قاتل و انگیزه او از انجام این کار هستند …

این مستند تکان دهنده پرونده قتل یک راهبه اهل بالتیمور به نام "خواهر کـثـی" را مورد وارسی قرار میدهد. "خواهر کـثـی" در سال 1970 یکباره ناپدید می شود و دو ماه بعد شکارچیان جسدش را پیدا میکنند. این پرونده سالها حل نشده باقی ماند تا اینکه اکنون پس از گذشت حدود نیم قرن، اسرار هولناک آن به بیرون درز پیدا کرده است...

داستان مستند در مورد زندگی پیچیده مردی منزوی است، که مظنون اصلی یکسری از جنایات حل نشده است می باشد!...

جیمز ۱۷ ساله تردیدی ندارد که مشکل روانی دارد. آلیسای ۱۷ ساله نیز، دختری دمدمی مزاج و تازه وارد در مدرسه است. آن‌ها با یکدیگر ارتباط برقرار می‌کنند و آلیسا، جیمز را تشویق می‌کند تا سفری را شروع کند و دنبال پدر واقعیش بگردد.

داستان در ارتباط با شبکه سازمان جاسوسی شوروی، "کا.گ.ب" است که در آن سال‌ها در کشور آمریکا تارهای خود را تنیده بودند. البته این مورد دو طرفه بود و هر دو کشور فعالیت گسترده جاسوسی را برای کسب اطلاعات از طرف مقابل انجام می‌دادند. یک مرد و یک زن توسط کمونیست‌ها انتخاب می‌شوند تا به ازدواج یکدیگر درآیند. آن‌ها پیش از این هیچوقت همدیگر را ندیده‌اند و یا عشقی در بین خودشان حس نکرده‌اند اما بخاطر آرمان‌های شوروی باید ازدواج کرده و با نام و مشخصات جعلی گام به "ینگه دنیا"، "امریکا" بگذراند! حاصل زندگی آن‌ها پس از سال‌ها دو فرزند دختر و پسر است که به هیچ وجه از پیشینه والدینشان آگاهی ندارند. آن‌ها در محیطی کاملاً آمریکایی، با رؤیایی آمریکایی بزرگ شده‌اند. برنامه‌های آمریکایی را از تلویزیون دیده‌اند و به مدارس آمریکایی در فلب ایالات متحده، یعنی "واشینگتن" می‌روند. زندگی این جاسوسان تقریباً بصورت آرامی می‌گذرد تا آنکه مأموری از FBI به خانه‌ای در همسایگی این زوج جاسوس نقل مکان می‌کند و این چنین اوضاع هر روز بغرنج‌تر می‌شود. فعالیت‌های جاسوسی آن‌ها نیز با پیامی از سوی "کا.گ.ب" تشدید می‌شود. "رفقا به پا خیزید." (رفقا: اصطلاحی رایج در میان کمونیست هاست.)

گروهی از هوشیاران تصمیم می گیرند تا ابرقهرمانان فاسدی را که از قدرت های فوق العاده خود سوء استفاده می کنند، نابود کنند.

کارآگاه بلژیکی هرکول پوآرو باید هویت قاتلی سریالی را آشکار سازد. این قاتل سریالی آسان دم به تله نمی‌دهد و پوآرو کار سختی در پیش دارد. تنها سرنخی که این قاتل در هر صحنه‎ی قتل به قصد از خود به جای می‌گذارد ، کارتی با امضای ای‎بی‎سی است. این قاتل پیش از مرتکب شدن هر قتل ، به پوآرو نامه می‌نویسد و…