کلاب موویز

داستان معلمی به اسم هایات و خواهرش گزده که برای دفاع از چیزهایی که درست میدونستند هر بلایی به سرشون میاد…هایات که در یک مدرسه خصوصی درس میده از اونجا جدا میشه و در یک دبیرستان در آنادولو شروع به تدریس میکنه ولی بازم مشکلات اونو ول نمیکنن…هایات و خواهرش که با ورود به دبیرستان باعث ایجاد آدرنالین و هیجان زیاد در اونجا میشن تعادل دبیرستان رو به هم میزنن…اوفوک اوزکان هم به عنوان مدیر مدرسه نقش آفرینی میکنه و …

زینو، یک پرستار بیمارستان در آمستردام، متوجه می شود که از عشق اولش باردار شده است. او با عشق به زندگی خود و کودکشان رویای آینده شگفت انگیز خود را می بیند، غافل از شگفتی هایی که زندگی در راه است. یک باطل...

حکایت یک عشق (به ترکی استانبولی: Bir Aşk Hikayesi) یک داستان و درام عاشقانه از مجموعه تلوزیونی ترکیه*ای است که در 23 مارس 2013 از شبکه تلوزیونی فوکس شروع به پخش کرد. کورکوت علی یتیم فقیری که در جستجوی پدر و مادرش است با جیلان ملاقات می کند. با این حال، زمانی که مادرش را ثروتمند می‌بیند و زندگی شادی را پشت سر می‌گذارد و او صاحب یک پسر می‌شود، تصمیم می‌گیرد از او انتقام بگیرد اما عشقش ....

مصطفی به شکل دیوانه وار عاشق نارین هست، اما نارین هنوز مصطفی رو دوست نداره و اونو به عنوان شوهر قبول نمیکنه. هر دوی آنها از این وضعیت بسیار رنج میبرند و باعث ضربه های روحی، جسمی و عاطفی به هر دو اونهاست. در همین حال دکتر سردار و خانواده اش به Guzelyurt میان و به نوعی درگیر ازدواج نارین و مصطفی میشن. خانواده دکتر سردار ، اقدامتی رو برای جدایی و آزادی نارین انجام میدن تا نارین رو از این گرفتاری رها کنند، اما مصطفی هنوز نتونسته این قضیه رو قبول کنه که از نارین جدا بشه و حتی بسیار بیشتر از قبل به نارین علاقه مند میشه ، حتی کار او به جنون کشیده میشه، در این حال قضیه زمانی پیچیده تر میشه که دکتر سردار هم نسبت به نارین حس پیدا میکنه ، اما قادر به بیان این حس نیست.

Gönülçelen از نمایشنامه برنارد شاو "Pygmalion" و اقتباس سینمایی آن "My Fair Lady" الهام گرفته شده است. این سریال صحنه را به استانبول منتقل می کند، جایی که مورات و حسرت، دو شخصیت اصلی، در آنجا زندگی می کنند. مورات سی ساله است و...

دفنه و یالین در یک شرکت کار می کنند، اما با هم خوب کنار نمی آیند. روزهای آنها با درگیری های خنده دار با یکدیگر زنده می شود. آیا دفنه و یالین عاشق یکدیگر خواهند شد؟ آیا دفنه با همه موارد...

دختر بچه ای به نام درین زندگی شادی با عادل پدرش دارد. با این حال، یک روز زندگی شاد آنها وارونه می شود. پدر او را برای جرمی که مرتکب نشده،دستگیر و روانه زندان می کنند. درین پس از آن، به طور دائم از پدرش جدا شده است.در حالی که اعتقاد داشتند که پدر او مجرم است او سال های زیبای جوانی خود را در یتیم خانه سپری می کند. بعد چندین سال، درین به خاطرات پدرش دسترسی پیدا می کند و میفهمد که او بی گناه بوده است و تصمیم میگیرد از کسانی که باعث شدند پدرش به زندان بیافتد، انتقام بگیرد.

داستان زندگی دختر جوان و زیبایی را نشان می‌دهد که با یک پسر به نام مهنّد که از یک خانواده‌ی اشرافی و ثروتمند است، ازدواج کرده‌است. مهند زنی را که دوست دارد در تصادفی وحشتناک از دست می‌دهد و اینک دلزده از زندگی است. نور دختری که در کودکی دوستش داشته است، از طرف پدربزرگش برای ازدواج به او پیشنهاد می‌شود، اما مهند در شب عروسی می‌گریزد و شکیبایی و اندوه و انتظار برای نور بجا می‌گذارد…

داستان سریال خاطرات تلخ در زمستان سال 1974 آغاز می شود. زمانیکه زندیگ مژگان، فریت، سلیم و نالان به هم پیوند میخورد. زمانیکه هنوز هم عشق در نگاه اول وجود داشت. زمانیکه یک نگاه کافی بود تا قلب به آتش کشیده شود. فریت جوان جذاب و عاشق پیشه ایست که حاضر است برای رسیدن به عشقش هر چیزی را پودر کند.مژگان دختر جوان و ظزیفیست که هنوز لذت عشق را تجربه نکرده است. سلیم و نالان خواهر و برادر دلشکسته ی این داستان هستند. سلیم عاشق مژگان هست و نالان به شدت به فریت علاقه مند است.

سریال ترکی عاصی(asi) داستان عشق بین دمیر و عاصی است. دمیر تاجر جوان و ثروتمندی است که پس از سال ها زندگی در استانبول به همراه دوست صمیمی خود کریم برای تجارت و خرید زمین به شهر زادگاه خود،انطاکیه مراجعه می کنند. عاصی در یک خانواده شش نفری در یک روستا زندگی می کند و چندین نسل است که روی زمین های روستا کار می کنند. زمانی که دمیر کودک خردسالی بوده است مادرش بنا به دلایلی خودکشی می کند. دمیر قصد دارد که با سفر به انطاکیه هم به تجارت بپردازد و هم دلیل اصلی خودکشی مادرش را پیدا کند. پس از پیگیری و جستجوی فراوان متوجه می شود، که خانواده عاصی در خودکشی مادرش نقش داشته اند. او می خواهد از این خانواده انتقام بگیرد ولی در اولین برخورد با عاصی عاشق او می شود و از این مرحله به بعد داستان فیلم حول عشق بین عاصی و دمیر شکل می گیرد. دمیر و عاصی هر دو بسیار لجباز و مغرور هستند. علی، یک تاجر پرآوازه و مشهور برای انجام امور تجاری وارد شهر می شود و بعد از چند بار برخورد با عاصی عاشق او می شود. با این که عاصی عاشق دمیر است ولی به خاطر لجبازی با دمیر به علی نزدیک می شود و حتی به دمیر می گوید که پیشنهاد ازدواج علی را پذیرفته است